Perdic | دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3768 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	scramble U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambled U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambles U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambling U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sacking U	حمله به مهاجم پشت خط تجمع
	sack U	حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
	sacked U	حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
	sacks U	حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
	glided U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	glide U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	glides U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	loose forward U	مهاجم تک رو پشت خط تجمع
	aggressive U	حمله ور مهاجم
	invaders U	مهاجم حمله کننده
	invader U	مهاجم حمله کننده
	square in U	پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
	cross buck U	حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
	sorties U	حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
	sortie U	حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
	necessary line U	خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
	stop hit U	ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
	quick count U	کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
	nailed U	حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
	nails U	حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
	nail U	حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
	quarterback sneak U	حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
	quarterback draw U	نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
	four powns attack U	حمله چهار پیاده
	shared U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	share U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	shares U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	eisa U	گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
	direct free kick U	مکث مهاجم برای فریفتن حریف
	sick call U	تجمع برای رفتن به بهداری
	to run for the bus U	برای گرفتن اتوبوس دویدن
	hookup U	تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
	silicon U	عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
	stunt U	حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
	stunting U	حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
	stunts U	حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
	blast valve U	سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
	standoff half U	بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
	The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U	آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
	back up U	اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
	drag bunt U	ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
	back-up U	اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
	decompression table U	جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
	vent valve U	دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
	prize fighting U	درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
	run-up [start-up] U	نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
	linemate U	مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
	vertical scale U	عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
	colours U	دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
	colour U	دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
	bunkcombe U	نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
	artspeak U	یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
	elevation tracking U	دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
	BPP U	چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
	pull up point U	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
	clandestine assembly area U	منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
	find touch U	بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
	rallying point U	محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
	rallying points U	محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
	climb mode U	روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
	to hang on the rear U	برای حمله دنبال کردن
	attack on preparation U	شمشیرباز اماده برای حمله
	rallies U	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
	rally U	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
	rallied U	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
	ambushes U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambushing U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambush U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambushed U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	razzia U	حمله برای غارت وبرده گیری
	to square up U	خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
	slotting U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	disengage U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	disengages U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	disengaging U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	slot U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	slots U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	carrier company U	تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
	tetragraph U	کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
	blitzes U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	blitz U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	balestra U	پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
	blitzed U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	blitzing U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	shoot the gap U	حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
	break out U	نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
	cross-in-square U	[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
	four poster U	تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
	producers burden of tax U	بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
	trapezium U	چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
	stop and go U	پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
	quatrefoil U	چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
	tetrapterous U	دارای چهار بال چهار جناحی
	tetragonal U	دارای چهار زاویه چهار کنجی
	quadrumvir U	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
	quadrumana U	چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
	tetrahedron U	جسم چهار سطحی چهار ضلعی
	universal roll U	برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
	velimirovic attack U	حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
	hysterics U	حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
	quad U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	quads U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	counter riposte U	حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
	quatrefoil U	چهار ترک چهار گوشه
	qyaternary U	چهار واحدی چهار عضوی
	quadrangle U	چهار گوش چهار دیواری
	quadrangles U	چهار گوش چهار دیواری
	ymck U	تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
	bilinear filtering U	مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
	vortex breakdown/brust U	جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
	deep stall U	وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
	charactristics U	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
	rio treaty U	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
	hysteroid U	حمله تشنجی شبیه حمله
	hysterogenic U	حمله تشنجی شبیه حمله
	ond shot U	بیک حمله دریک حمله
	ruminantia U	نشخوار کنندگان
	recipients U	دریافت کنندگان
	recipient U	دریافت کنندگان
	we the under signed U	امضا کنندگان زیر
	particular baptists U	گروهی از تعمید کنندگان
	weŠthe undersigned U	ما امضاء کنندگان زیر
	revel rout U	گروه کیف کنندگان
	information providers U	تهیه کنندگان اطلاعات
	producers association U	انجمن تولید کنندگان
	notonecta U	بر پشت شنا کنندگان
	cheerleader U	سر دستهی تشویق کنندگان
	tertiary consumers U	مصرف کنندگان سومین
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	secondary consumers U	مصرف کنندگان دومین
	cheerleaders U	سر دستهی تشویق کنندگان
	visitors from abroad U	بازدید کنندگان خارجی
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	the longs U	پیش خرید کنندگان
	primary consumers U	مصرف کنندگان نخستین
	attacking [style of play, player] <adj.> U	مهاجم
	frontcourt man U	مهاجم
	attackers U	مهاجم
	aggressor U	مهاجم
	infestant U	مهاجم
	offensive <adj.> U	مهاجم
	forward U	مهاجم
	aggressors U	مهاجم
	attacker U	مهاجم
	raider U	مهاجم
	close attack U	سه مهاجم
	forwarded U	مهاجم
	invaders U	مهاجم
	strikers U	مهاجم
	postman U	مهاجم
	striker U	مهاجم
	postmen U	مهاجم
	offensives U	مهاجم
	raiders U	مهاجم
	invader U	مهاجم
	back U	پشتی کنندگان تکیه گاه
	drug pushers U	توزیع کنندگان مواد مخدر
	backs U	پشتی کنندگان تکیه گاه
	consumer research U	مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
	syngraph U	تنظیم کنندگان رسیده باشد
	border crosser U	عبور کنندگان از مرز پناهندگان
	consumer organization U	سازمان حمایت از مصرف کنندگان
	ascents U	صعود
	ascent U	صعود
	climbs U	صعود
	climb U	صعود
	bulge U	صعود
	bulged U	صعود
	bulges U	صعود
	bulging U	صعود
	pull up U	صعود
	climbed U	صعود
	escalade U	صعود
	ascendance U	صعود
	climbing U	صعود
	ascension U	صعود
	dodgers U	مهاجم گریزنده
	flanker U	مهاجم جناح
	dedger U	مهاجم گریزنده
	trailers U	پشتیبان مهاجم
	aggressive U	مهاجم پرپشتکار
	dodger U	مهاجم گریزنده
	trailer U	پشتیبان مهاجم
	breaking pass U	پاس به مهاجم
	unmarked U	مهاجم مهارنشده
	third home U	بازیگر مهاجم
	electoral college U	هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
	electress U	خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
	The demonstrators were waving the flags. U	تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
	separations U	دوری
	farness U	دوری
	dishes U	دوری
	periodicity U	دوری
	recurring U	دوری
	serials U	دوری
	inverisimilitude U	دوری
	dish U	دوری
	rotation U	دوری
	remoteness U	دوری
	serial U	دوری